سیاسی. فرهنگی و تفریحی

این وبلاگ بر مبنای افکار و عقاید شخصی است. برای بیشتر شدن جو دوستی. با سایر هموطنان عزیزم

سیاسی. فرهنگی و تفریحی

این وبلاگ بر مبنای افکار و عقاید شخصی است. برای بیشتر شدن جو دوستی. با سایر هموطنان عزیزم

انتخابات 14

 این انتخابات با همه  حوادث خود به یک انتخابات احساسی و لجبازی بیشتر شبیه بود

انچه نتیه را از پیش نمایان می کرد رفتار نادرست نهاد های دست اندر کار اجرای انتخابات بود.

 تایید شش نفر که 4نفر دور قبل حضور داشتند.

 امدن دو چهره جدید که بخت و اقبال یکی از پیش معلوم بود/

انچه نتیه خواهد داد برای مردم خیری نخواهد داشت.

انتخاباتی با ناکارامدانی که بازی را ازپیش باخته اند.

 به نظر بیشتر بازی با احساسات مردم بود. اختلاف و تناقض در بیان نامزد ها حاکی از راها شدن کشور دارد.

 چون تا کنونی کسی را بابت ضربات به کشور و مردم در ایران محاکمه درست نکردند.

 همه خودرا عقل کل  می دانند اما در عمل خیری برای همه مردم وجود ندارد.


مناظره دوم 1403 بازی یا فرار از حقایق==== سپهرمنش

انچه در مناظره دوم شاهد بودیم ابتدا تغییر دکور بود.

شش نامزد می دانند فقط در ایران می توانستند به خواستگاری ریاست جمهور بیا ایند در هیچ کجای دنیا چنین افرادری را راه نخواهند داد.

نکات مناسبی در در مورد مشکلات فرهنگی و اموزشی گفتند.

گویا یادشان رفته بود که سالهست مدیر و مسول هستند.

 بزرگترین عیب این حضرات فرار از حقیقت است.

هگر راهکار دارند چند با انها را برای دولت های گذشته گفته اند یا فرستاده اند

 اگر نظام و کشور را دوست دارند چند بار روشن مقابل فساد مقامات بالاتر ایستاده اند

اگر دلسوز هستند چرا از خیانتکاران گذشته کشور تبری نمی جویند

اگر خدمت صادقانه داشتند نکات مثبت و منفی دولت های گذشته را بیان کنند.

اگر ریس جمهور و یا دولتمران قبلی خیانت و فساده اثبات شده دارند چرا شکایت نکرده اند

چرا هیچ مقام قبلی که خیانتش افشا و اثبات شده  به اعدام ویا حتی زندان محکون نشده است

 مناظره دور دوم از نگاه بالا به پایین بود.

چند نکته درست هم بیان شد

منظره دوم بازی بود فرار از حقایق که جلوی چشم همه بود و هست اما باور پذیر نبوده.

مناظره دوم یکی برخورد قبول نداشت یکی قانونم و یکی تغییر پی در پی مدیران اموزشی یکی اسای مدرک گرای و مدرسه تا زمان پیری...

بماند  

واقعیات تلخ اموزش پرورش کشور ما سیاسی شده و کارایش بشدت کاهش یافته است.

جذب معلم و استاد ناشیانه و اشتباع بود  سیاست بازان و مترسک نما ها بجای استاد و معلم وارد دانشگاه و مدرسه شده.

سطح اموزشی و امکانات برابر وجود ندارد.

 فساد با امدن مدارس غیر دولتی و ازاد ووو افزایش چشم گیری داشته است.

مدارس و دانشگاه ها از ریل خارج شدند.

بیشتر فرزندان ایرانی ضد دین و کشور تربیت شدند

اصوال و منابع و مطالب کتاب های درسی به روز و کارشناسی نیست.

 خود بر تر بینی و مدرک داشتن و هیچ ندانستن از مشخصات اصلی نظام اموزشی ما شده...

سطح زندگی و اموزش استادان و معلمان درست طراحی نشده.

رقابت سالم علمی وجود ندارد .