جنگ امروز در غزه بدون هرگونه نظر سیاسی در مورد ان. از نگاه مدیریت زیر ساخت
شاید باید از اندرس گرفت .
در شهر سازی الگوی درست شهر سازی
در امداد رسانی و بیمارستانی
باتوجه به شرایط خاص موجود در غزه اما بهتر از استان و شهر ما گویا مدیریت شده است.
ساختمانهای مستحکم . استفاده از پنل های خورشیدی گسترده برای تامین برف منازل.
شرایط جنگی سخترین دوران است که برخی مدیریت های گذشته در ان به خوبی نمایان می شود.
ایا شهر خرم اباد چنین شرایطی دارد.
ایا اگر حادثه ای طبیعی یا غیر طبیعی در این سطح ایجاد شود. ما می توانیم درست عمل کنیم.
پس زیر ساخت ها را درست کنیم قبل از انکه دیر شود
جمعیت شهر خرمآباد طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران برابر با ۳۷۳٬۴۱۶[۶۵][۴][۶۶] جمعیت شهرستان خرمآباد برابر با ۵۰۶٬۴۷۱ نفر[۶۷][۶۸] نفر و مساحت شهر ۶٬۲۳۳ متر مربع است.
خ رشد جمعیت شهر در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ خورشیدی ۴٫۴ درصد و به جمعیت
شهر ۲۰۹۰۲ نفر افزوده شد طی سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵، تعداد ۴۵۳۳۴ نفر به
جمعیت شهر اضافه شد و در سال ۱۳۵۵ جمعیت شهر به ۱۰۴۹۱۲ نفر رسید. در این
دوره جمعیت خرمآباد دارای رشد متوسطی برابر ۸٫۵ درصد بودهاست. در سال
۱۳۶۵ جمعیت شهر بالغ بر ۲۱۳۹۶۰ نفر بود.[۷۰]
رشد
جمعیت در شهر خرمآباد به عوامل متعددی وابسته بوده که مهمترین آنها
مهاجرت و رشد طبیعی است. آمارها نشان میدهد که جمعیتی در حدود ۲۲۸۱۰ میان
سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ خورشیدی به این شهر مهاجرت و در آن ساکن شدهاند که
۴۶٫۵ درصد آنان از سایر استانها، ۲۸٫۶ درصد از شهرستانهای دیگر استان
لرستان و ۲۳٫۷ درصد از آبادیهای شهرستان وارد شهر شدهاند. این روند
مهاجرت در سالهای اخیر شتاب بیشتری گرفتهاست و این مهاجرت دلایل مختلفی
دارد که از آن جمله میتوان به وجود مراکز اقتصادی، سیاسی، نظامی در
خرمآباد و وضعیت نامطلوب امکانات در سایر مناطق شهری و روستایی شهرستان
اشاره کرد.[۷۰]
یکی
دیگر از عوامل رشد جمعیت قرارگیری روستاهای اطراف در محدودهٔ شهر است.
خرمآباد در مسیر توسعه فیزیکی، روستاهای متعددی را در خود جذب کرده به
گونهای که اکنون بخشی از شهر محسوب میشوند. روستاهای پشته سپهوند و پشته
حسینآباد از دهستان کرگاه شرقی
در سال ۱۳۵۵ به خرمآباد پیوستند. این روند با پیوستن اسبستان، دره گرم و
فلکالدین به محدودهٔ قانونی شهر ادامه یافت. روستای مذکور در هنگام الحاق
حدود ۱۴۹۴۶ نفر به جمعیت شهر افزودهاند که هماکنون با توجه به توسعه این
محلهها جمعیت بیشتری را در خود جای دادهاند.[۷۰]
جمعیت شهر خرمآباد در سرشماریها از سال ۱۳۳۵ به بعد به صورت زیر بودهاست.[۷۱][۷۲]
سال سرشماری | جمعیت | رتبه در کشور |
---|---|---|
۱۳۳۵ | ۳۸٬۶۷۶ | ۲۳ |
۱۳۴۵ | ۵۹٬۵۷۸ | ۲۰ |
۱۳۵۵ | ۱۰۴٬۹۱۲ | ۱۹ |
۱۳۶۵ | ۲۰۸٬۲۱۲ | ۲۰ |
۱۳۷۰ | ۲۴۹٬۲۵۸ | ۲۱ |
۱۳۷۵ | ۲۷۲٬۸۱۵ | ۲۱ |
۱۳۸۵ | ۳۲۸٬۵۴۴ | ۲۲ |
۱۳۹۰ | ۳۴۸٬۲۱۶ | ۲۳ |
۱۳۹۵ | ۳۷۳٬۴۱۶ | ۲۳ |
مردان | سن | زنان |
---|---|---|
۹٬۳۳۱ | ۹٬۶۴۹ | |
۵٬۶۹۱ | ۵٬۷۰۸ | |
۸٬۵۱۴ | ۷٬۸۲۷ | |
۸٬۹۱۰ | ۸٬۶۹۹ | |
۱۱٬۹۸۸ | ۱۲٬۲۰۱ | |
۱۳٬۷۵۸ | ۱۴٬۲۸۰ | |
۱۶٬۳۱۰ | ۱۷٬۴۰۴ | |
۲۰٬۵۲۸ | ۲۱٬۴۹۱ | |
۱۹٬۹۶۴ | ۲۰٬۹۸۵ | |
۱۵٬۴۵۰ | ۱۵٬۶۰۰ | |
۱۲٬۱۹۰ | ۱۲٬۰۱۳ | |
۱۲٬۸۳۰ | ۱۲٬۲۱۴ | |
۱۴٬۵۶۲ | ۱۳٬۷۸۵ | |
۱۶٬۴۵۵ |
خُرَّمآباد ( تلفظ راهنما·اطلاعات) (به لری: خورمووه) بیست و سومین شهر پرجمعیت ایران و مرکز استان لرستان است. جمعیت خرمآباد طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، ۳۷۳٬۴۱۶ نفر بودهاست.[۷] شهر در ارتفاع ۱۱۴۷٬۸ متری از سطح دریا و در میان درههای زاگرس قرار دارد. فاصله خرمآباد تا تهران ۴۹۰ کیلومتر است و به دلیل قرار گرفتن در مسیر تهران - جنوب دارای اهمیت ارتباطی و راهبردی است. آزادراه شماره پنج ایران از این شهر عبور میکند.
در محل کنونی خرمآباد از دوره ایلامیان شهری با نام خایدالو وجود داشته و شهر شاپورخواست به دستور شاپور دوم
بر خرابههای آن و در حدود محل کنونی شهر ساخته شدهاست. آثار تاریخی به
جای مانده نشان میدهد خرمآباد یکی از شهرهای مهم غرب ایران در دوره ساسانیان بوده و فلکالافلاک یا دژ شاپورخواست از آثار به جای مانده دوره ساسانیان نماد شهر است. خرمآباد همچنین یکی از پایتختهای هزاراسپیان و آل حسنویه بودهاست.
جاذبههای گردشگری تاریخی و طبیعی متعددی در سطح شهر خرمآباد وجود دارد که از آن جمله میتوان به فلکالافلاک، مناره آجری، پل شاپوری، گرداب سنگی، سنگ نبشته، آرامگاه باباطاهر و دریاچه کیو
اشاره کرد بهطوریکه این شهر برای نخستین بار در ایران از سوی دفتر
منطقهای سازمان ملل به عنوان یک شهر نمونه گردشگری انتخاب شدهاست. شهر
خرمآباد دارای آب و هوایی مدیترانهای
با میزان بارندگی بسیار به ویژه در فصلهای بهار و زمستان است و از این
روی ششمین مرکز استان پربارش در ایران محسوب میشود. شهرداری خرمآباد در
سال ۱۳۰۲ تأسیس و این شهر پس از جدایی استان لرستان از خوزستان در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به عنوان مرکز استان تعیین شد. مردم لر در این شهر ساکن هستند[۸] و بهطور کلی اهالی خرمآباد بخشی از مردم فیلی بهشمار میآیند. زبان اصلی مردم این شهر لری خرمآبادی است.[۹][۱۰]
وضعیت اشتغال در خرمآباد از شرایط چندان مطلوبی برخوردار نیست و نرخ بیکاری در بین سنین ۱۹ تا ۲۴ سال ۳۵/۵ درصد است. پتروشیمی خرمآباد و شرکت صدر فولاد از جمله مهمترین صنایع فعال در خرمآباد هستند.
این شهر دارای ده بیمارستان، پنج کتابخانهٔ عمومی، دو سینما، دوازده هتل، ده پارک درونشهری و شش مرکز آموزش عالی است.
هرچند خرمآباد از دو واژه «خرم» و «آباد» تشکیل شدهاست و ترکیب آن به معنای جایی بسیار سرسبز و دارای بناهای آباد است. اما این معنا با نام لری آن، یعنی «خورموؤه» (Khormo’ah)، همخوانی ندارد. «خور» به معنای اختصاری خورشید و «موؤه» در گویش لری به معنای «شدن» است و همچنین میتواند معنای نشستن یا فرورفتن هم داشته باشد. به خاطر شکل قیفیمانند شهر خرمآباد که درهای و محصور در میان کوههای اطراف است. معنای اصطلاح خورموؤه، «محل فرورفتن خورشید» است؛ یعنی جایی که خورشید در آن فرومیرود. اگر مسافر این شهر باشید، در هر طرف از خود شهر یا در فاصله ۵ تا ۱۰ کیلومتری از آن، در هنگام غروب آفتاب، میتوانید این فرورفتن خورشید در آغوش دره را خودتان ببینید.[۱۱]
خایدالو یکی از شهرهای مهم تمدن ایلام و نام باستانی شهر خرمآباد بوده[۱۲][۱۳][۱۴] و گفته میشود شهر شاپورخواست به دستور شاپور دوم ساسانی بر خرابههای آن ساخته شدهاست. از شهرهای مهم تمدن ایلام میتوان به خایدالو، ماداکتو، اهواز و شوش اشاره کرد.[۱۳][۱۴] بسیاری از صاحبنظران معتقدند، هسته اولیهٔ شهر کنونی خرمآباد، خایدالو بوده و در متون مرتبط با آشوریان توضیحاتی در خصوص این شهر وجود دارد که با مکان فعلی خرمآباد مطابقت بسیاری دارد.[۱۵] محتمل است که خرمآباد در این دوره پایگاه سیاسی پادشاهی سیماشکی از سلسلههای تشکیلدهنده حکومت ایلام بودهاست.[۱۶]
در سال ۶۴۶ پیش از میلاد، آشور بانیپال پادشاه آشور، تمدن ایلام و شهر خایدالو را تصرف و دولت ایلام را نابود کرد. تمدن دیرینه ایلام و شهر خایدالو، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدیها، بابلیها و آشوریها از دشمن خود آشور شکست خورد.[۱۷]
شاپورخواست[۱۸] یکی از شهرهای دوره ساسانی است.[۱۹] این شهر در مکانی که امروزه خرمآباد نام دارد[۲۰][۲۱] و به دستور شاپور دوم بنا شدهاست.[۲۲] شاپورخواست پس از حمله مغول به ایران بهطور کامل تخریب شد.[۲۰]
در زمان حفر پناهگاه در طول جنگ ایران و عراق
در اطراف مناره آجری در میدان شقایق آثاری از این شهر به دست آمد.
احتمالاً مهمترین قسمتهای این شهر در مکان محله قاضیآباد فعلی بوده که آسیاب و کانالهای فاضلاب و آبرسانی نیز در این حفاریها به دست آمدهاست. حدود شاپورخواست از شمال تا سنگ نوشته
و از شرق کوه مدبه و غرب تا پل شاپوری میباشد. براساس متون مورخین اسلامی
شاپورخواست یکی از شهرهای مهم این منطقه محسوب میشده و در طول این دوران
از عمران و آبادانی برخوردار بودهاست. دژ شاپورخواست نیز در زمان شاپور
ساسانی ساخته شدهاست.[۲۳][۲۴]
فردوسی در خصوص پایهگذاری شاپورخواست به دستور شاپور دوم که گویا آن زمان بخشی از خوزستان بوده[۲۲] این چنین میگوید:[۲۵]
نام شاپورخواست در کتابهای قدیمی تا سال ۶۲۲ هجری (اوایل قرن هفتم) قابل رویت است اما پس از قرن هشتم تنها میتوان نام خرمآباد را مشاهده کرد. احتمالاً در اواخر قرن هفتم هجری شهر شاپورخواست به کلی ویران و خالی از سکنه شده و مردم آن به قسمت غربی قلعهٔ فلک الافلاک که از لحاظ داشتن آب فراوان و موقعیت مناسب تر و همچنین امنیت، برتری داشت نقل مکان کردند، در حقیقت فلک الافلاک در این زمان هسته اصلی شهر خرمآباد فعلی را تشکیل داد و موجب شکلگیری آن در این منطقه شدهاست. البته به نظر میرسد که آب شهر شاپورخواست از طریق نهری که از قسمت شرقی شهر میآمده تأمین میشدهاست که شاید خشک شدن این نهر عامل ترک این منطقه شدهاست. عوامل متعددی دیگری چون موقعیت سیاسی، ارتباطی و جغرافیایی در شکلگیری شهر خرمآباد دخیل بودهاست.[۲۶]
از آثار قدیمی این بخش از شهر میتوان به قبرستان قدیمی آن اشاره کرد که مقبره زید بن علی در آن واقع شدهاست که بنابر متون تاریخی زین ابن علی درگزینی در سال ۵۲۷ وزیر طغرل دوم سلجوقی بوده و در شاپورخواست به دار آویخته شدهاست. همچنین آرامگاه باباطاهر که برخی آن را مقبره باباطاهر عریان ذکر میکنند. این قبر براساس شواهد باستانشناسی متعلق به دوره سلجوقی میباشد که در دورههای بعد مورد مرمت و بازسازی قرار گرفتهاست. در این دوره قلعه هسته توسعه شهر بوده که براساس ساختار طراحی محدوده شهر از طرف قلعه با محلههای کوچک و خیابانهای منحنی شکل در حال توسعه در مسیر شمال غربی بودهاست.
حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری قمری دربارهٔ خرمآباد مینویسد:
خرمآباد شهری نیک بوده، اکنون خراب است.
در دوران حکومت آل حسنویه خرمآباد به عنوان پایتخت این سلسله در نظر گرفته شد و در دوران ملوک الطوایفی نیز این شهر یکی از پایتختهای هزاراسپیان بود.[۲۷]
اتابکان لر کوچک سلسله کوچکی از اتابکان لرستان هستند که در فاصلهٔ سالهای ۵۸۰ تا ۱۰۰۶ قمری در قسمتهای شمالی و غربی لرستان ناحیه لر کوچک حکومت میکردهاند. امرای این سلسله از اعتاب شجاعالدینخورشید، مؤسس سلطنت لر کوچک بودهاند و آخرین حاکم لر کوچک به دست شاه عباس یکم صفوی کشته و سلسله اتابکان لر منقرض گردید.[۲۹][۳۰]
خرمآباد در زمان حکومت صفویان و پس از انقراض سلسله اتابکان لرستان اهمیت خود را حفظ کرد، صفویان در دوره حکومت خود به آبادانی خرمآباد اهمیت دادند. از جمله اقدامات مهم میتوان به احداث پلی مهم در خرمآباد اشاره کرد که به نام پل صفوی مشهور است، پل صفوی به شماره ۲۳۵۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.[۳۱][۳۲] در دوره حکومت صفویان مسجد جامع خرمآباد نیز ساخته شد، این مسجد در سال ۹۷۰ هجری قمری و به دستور شاه تهماسب یکم ساخته شد و در سال ۱۱۱۰ قمری به دستور شاه سلطان حسین و در دوره کریم خان زند مرمت شد. این مسجد جامع پس از سال ۱۳۲۲ به حوزه علمیه تبدیل شد.[۳۳] در دوران صفوی خرمآباد مرکز حکومتی والی لرستان فیلی شد. پس از این دوره و در اثر حمله سپاه عثمانی به غرب ایران شهر خرمآباد تقریباً ویران شد.
شهر خرمآباد در دوره قاجار به محلههای اطراف قلعه فلکالافلاک محدود بودهاست. محلههایی مانند، پشت بازار، درب دلاکان و درب باباطاهر از جمله معروفترین محلات شهر در زمان قاجار محسوب میشدند. بازار اصلی شهر در محله پشت بازار واقع بوده و شهر از لحاظ رشد و رونق در کسب و کار وضعیت نسبتاً خوبی داشتهاست. این دوره را میتوان آغاز مهاجرت از شهرهای کوچک استان لرستان و روستاهای اطراف شهر به خرمآباد دانست. مهاجرتها علاوه بر بالابردن جمعیت شهر باعث به وجود آمدن محلههای جدید و توسعه محلههای قدیمی شد.[۳۴][۳۵] بارون دوید یکی از مأموران روسیه تزاری که در سال ۱۸۴۵ میلادی از خرمآباد دیدار کرده، شهر را دارای ۴ مسجد، ۸ گرمابه و ۱ محله یهودینشین توصیف کردهاست.[۲۷][۳۶]
هنری راولینسون
شرقشناس بریتانیایی در سال ۱۸۳۶ میلادی در سفری به منطقه لرستان شهر
خرمآباد را محلی بینظیر توصیف میکند. راولینسون موقعیت جغرافیایی
خرمآباد را اینگونه شرح میدهد که یک رشته کوه از شرق به غرب دور تا دور
جلگه را فرا گرفته، در یک نقطه این رشته کوه دارای بریدگی است که
رودخانهای از میان آن میگذرد. وی همچنین در خصوص خرمآباد دوره قاجار
میگوید، این شهر در ضلع شمال غربی قلعه قرار گرفته و جمعیت آن به صورت
تقریبی هزار خانواده است.[۳۷]
از
دیگر نکاتی که راولینسون به آن اشاره میکند وجود یک مناره آجری به سبک
دوره سلجوقی با سنگ نوشتهای موجود در پای آن است. نوشتار روی این سنگ نشان
میدهد که مربوط به شجاعالدین خورشید
اتابک لر کوچک است. راولینسون همچنین تأیید میکند که شاپورخواست نام
باستانی شهر خرمآباد بوده و در خصوص موقعیت شهر بر روی نقشههای باستانی
چنین میگوید:[۳۷]
مسیر ما از دزفول تا خرمآباد به طرف شمال بود با ۳ یا ۴ درجه انحراف به شرق، در حالی که من قبلاً آن را از روی نقشه ۲۲ درجه از شمال به طرف غرب محاسبه کرده بودم. نتیجهگیری من این است که محل خرمآباد بر تمام نقشههایی که تاکنون به چاپ رسیده اشتباه درج گردیدهاست و متأسفم که در توقف کوتاه خود نتوانستم موقعیت دقیق آن را از روی ستارهها معلوم کنم.
شهرداری خرمآباد در زمستان ۱۳۰۵ و همزمان با ورود نیروهای نظامی به شهر و شکست عشایر تشکیل شد و نخستین انجمن شهر نیز در سال ۱۳۰۶ متشکل از ۷ نفر تشکیل شد.[۳۵][۳۹] ساختمان میرمِلاث در سال ۱۳۱۴ و به منظور استقرار شهرداری خرمآباد ساخته شد. این ساختمان در شمال شهر و در دامنهای با شیب نسبتاً زیاد ساخته شد، دلیل نامگذاری آن به کاریگیری نقاشیهای بدست آمده از غاری در نزدیکی خرمآباد با همین نام بود. ساختمان میرملاث پس از جابجایی شهرداری خرمآباد به ساختمان دیگری، به وزارت فرهنگ پهلوی تحویل شد و پس از مرمت، نگارخانهای در آن برپا شد. این ساختمان در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۴۰]
در دوران پهلوی ساختمانهایی جهت اصطبل و سربازخانه و ستاد لشکر ۵ ارتش در محدوده حصار ۱۲ برجی و قلعه فلکالافلاک احداث گردید که دو ساختمان از مجموعه ساختمانهای مذکور در محوطه سپاه باقی ماندهاست و ساختمان دیگر که معروف به ساختمان اصطبل بود در سال ۱۳۷۸ توسط سپاه پاسداران تخریب گردید.[۴۱]
در آغاز حکومت رضاشاه پهلوی خرمآباد نقش پررنگی در شورش علیه نیروهای
حکومتی داشت. دلیل این شورش دستگیری عدهای از عشایر به اتهام راهزنی بود.
پس از دستگیری عدهای اعلام عفو عمومی
شد و هنگامی که آنان سلاح خود را تحویل دادند برخی سران عشایر دستگیر و
اعدام شدند. این رویداد باعث شورش در لرستان شد. شدیدترین درگیری میان
شورشیان و نیروهای حکومت مرکزی در تنگهای به نام زاهدشیر در دوازده
کیلومتری شمال خرمآباد صورت گرفت. پس از یک سلسله درگیری گسترده در تاریخ
۲۲ آذر ۱۳۰۲ خرمآباد به دست نیروهای حکومت پهلوی اشغال شد. شکست شورشیان
با تبلیغات گسترده در سطح کشور توأم شد.[۴۲]
پس از فتح خرمآباد چندتن از سران عشایر بر خلاف آنچه عفو عمومی اعلام شده بود اعدام شدند. سرکوب شورشیان توسط سپهبد احمد امیراحمدی
مورد تقدیر رضاشاه قرار گرفت. اقدام حکومت مرکزی در نقض عفو عمومی و اعدام
سران عشایر باعث شورش مجدد در منطقه لرستان شد. این شورش با محاصره
خرمآباد در بهار ۱۳۰۳ آغاز شد. با آغاز فصل بهار و بازگشت ایلهای لر از
شمال خوزستان به مرکز لرستان، درگیری مسلحانه با نیروهای حکومت مرکزی از سر گرفته شد. در این سال سپهبد محمد شاهبختی
فرماندهی تیپ پیاده لشکر غرب را بر عهده داشت. علیرغم اینکه احمدی خواهان
سرکوب بیشتر شورشیان بود شاهبختی در پی دفاع از مواضع نیروهای حکومتی
بود.[۴۳]
سرانجام در ۹ اردیبهشت همان سال در حالی که امیراحمدی فرماندهی را بر عهده
داشت خرمآباد توسط هواپیما بمباران شد و پس از یک رشته درگیری میان
شورشیان و نیروهای حکومت مرکزی در ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ بار دیگر خرمآباد توسط
نیروهای دولتی اشغال شد. امیراحمدی پس از پیروزی در پی سرکوب بیشتر شورشیان
بود اما رضاشاه در تاریخ ۱۹ مرداد همان سال با ارسال تلگرافی دستور اعلام
عفو عمومی را صادر کرد.[۴۴]
از احزاب فعال در خرمآباد همزمان با حکومت پهلوی میتوان به فعالیت
حزب توده ایران، کمیته محلی شهرستان خرمآباد اشاره کرد. پس از حدود یکسال
فعالیت این حزب در خرمآباد با دستور فرمانده لشکر لرستان فعالیت این کمیته
غیرقانونی اعلام شد. در جریان وقایع بهمن ۱۳۲۷ و تیراندازی به محمدرضا پهلوی
برخی اعضای کمیته توده خرمآباد نیز دستگیر شدند. پس از این رویداد تمامی
فعالیتهای حزب توده و کمیته خرمآباد به صورت مخفی ادامه پیدا کرد.[۴۵] حزب توده در خرمآباد بین سالهای ۱۳۳۱ و ۱۳۳۲ حدود ۱٬۰۰۰ عضو داشت.[۴۶]
از نشریههای آزاد چاپ شده در این دوره میتوان به نشریه لرستان آینده
اشاره کرد که این نشریه نیز زیر نظر اعضای حزب توده خرمآباد اداره میشد.[۴۷]
در ۱۵ بهمن ۱۳۳۰ برخی اعضای حزب توده خرمآباد با تجمع در سبزه میدان
به سمت پادگان ارتش در اطراف قلعه فلکالافلاک به راه افتادند. این تجمع
باعث تیراندازی دژبانان ارتش به سوی مردم و زخمی شدن چندین تن شد. پس از آن
چندتن از اعضای ارشد کمیته خرمآباد را در دادگاهی نظامی در کرمانشاه
محاکمه کردند.[۴۸]
طی دوره هشت ساله جنگ ایران و عراق، استان لرستان به دلیل همسایگی با سه استان مرزی در غرب و جنوب غربی ایران از نظر سوقالجیشی
دارای اهمیت بود. خرمآباد نیز به دلیل قرارگیری در مسیر شمال به جنوب و
موقعیت راهبردی بارها مورد حملات هوایی و موشکی از سوی ارتش عراق گرفت.
نخستین حمله هوایی به شهر خرمآباد در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۶۱ صورت گرفت،[۴۹] در پی این حمله هوایی که مناطق مسکونی شهر را هدف قرار داد ۳۶ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند.[۴۹]
در مجموع شهر خرمآباد ۱۴۰ بار مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفته و ۲۳۵۴ نفر در اثر این حملات کشته و زخمی شدند.[۵۰] خرمآباد پس از شهرهای آبادان، اهواز، دزفول و ایلام پنجمین شهر ایران با بیشترین دفعات بمباران است.[۵۰] برخی برآوردها حاکی از آن است که لرستان از نظر حجم مالی، دومین استان خسارت دیده در طول جنگ ایران و عراق بودهاست.[۵۱]
تظاهرات خرمآباد اشاره به رویدادهای پیرامون هفتمین اجلاس دفتر تحکیم وحدت
در خرمآباد دارد. در مرداد ماه سال ۱۳۷۹ مسئولین دفتر تحکیم وحدت از
استانداری لرستان درخواست مجوز جهت برگزاری هفتمین جلسه این سازمان
دانشجویی را کردند.[۵۲] پس از موافقت مسئولین وقت استانداری لرستان این جلسه در تاریخ چهارشنبه دوم شهریور ۱۳۷۹ و با پیام محمد خاتمی رئیسجمهور پیشین ایران در خرمآباد آغاز شد.[۵۳]
پس از آغاز اجلاس عدهای لباس شخصی
با تظاهرات و ایجاد تنش سعی در برهم زدن اجلاس را داشتند. این تنشها تا
روز سوم برگزاری اجلاس ادامه داشت و در این بین از سخنرانی برخی سخنرانان
مدعو ممانعت به عمل آمد. با ادامه تنش از سوی افراد لباس شخصی حزب مشارکت
خرمآباد در تاریخ پنجم شهریور ۱۳۷۹ با صدور بیانیهای از هواداران خود
درخواست کرد تا در حمایت از دفتر تحکیم وحدت تجمع کنند. این تجمع در نهایت
باعث درگیری میان لباس شخصیها و نیروهای امنیتی و هواداران دفتر تحکیم
وحدت شد.[۵۳]